خاطرات کاغذی

قصه‌های پاووا

خاطرات کاغذی

ببینید | قطره‌های آب بازیافته

از چند جمله اولی که بین خیار و هویج و گوجه رد و بدل می‌شد، متوجه می‌شدیم مساله آن‌ها کم آبی است. تصمیم داشتند به مزارع و دشت‌هایی بروند که به لحاظ بارندگی وضعیت خوبی دارد.
کد خبر: ۱۴۶۰۲۰۳
نویسنده مریم فلاح - نویسنده و پژوهشگر
تعداد بازدید : 11

در این لحظه چشممان به جمال عمو ذرت روشن می‌شد که ماموریت مهمی داشت. او قصد داشت با وسیله پروازی شبیه به بالگرد به دشتی خشک و کم آب برود چرا که شنیده بود لوبیاسبز دراین دشت خشکیده رنج می‌کشد. عموذرت معتقد بود اگر آب باشد، در خشک‌ترین زمین ها، مزارع سرسبزیی می‌تواند به عمل آید. خلاصه ذرت با آرزوی موفقیت برای دوستانش به ماموریت رفت. بالگرد عمو ذرت باید مزارع، باغات، جنگل‌ها و کوه‌ها را پشت سر می‌گذاشت. در منطقه بیابانی مورد نظر، گیاهان سازگار با شرایط آب و هوایی منطقه، خوشحال از رفتن لوبیا سبز، آهنگ وداع می‌نواختند و با دخل و تصرف در شعری از «معینی کاشانی» این طور می‌خواندند:« از برت دامن کشان، رفتم‌ای آرام جان ...»

قطره‌های آب بازیافته، کارتون ژاپنی بود که دهه ۵۰ با صداپیشگی اصغر افضلی، ارشاک قوکاسیان، فریبا شاهین مقدم و اکبر منانی از تلویزیون ملی ایران پخش شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها